به گزارش سینماپرس، مستند «پرزیدنت آکتور سینما» روز گذشته در هشتمین جشنواره فیلم عمار اکران شد. این مستند در زمان ۷۴ دقیقه به کارگردانی محمدرضا برونی و تهیه کنندگی محمد باریکلو ساخته شده است، که روایتگر تلاشهای میخائیل گورباچف، آخرین رهبر اتحاد جماهیر شوروی، در جهت ایجاد رفاه برای مردم شوروی است آنهم با اعتماد و اتکا بر آمریکاییها.
نکته مهم در این اثر که توسط جوانهای دغدغهمند کشورمان ساخته شد، این است که با دلایل و مستندات تاریخی نشان دادهاند که چطور اعتماد به ایالات متحده آمریکا در هر شرایطی باعث سرخوردگی میشود و برای سران این کشور تنها منفعت خود و تضعیف سایر قدرتها مهم است. تیم سازنده از تصاویر آرشیوی بهره برده است و صدای نریشنی دلنشین که نشان میدهد توانایی قصه گویی را به خوبی دارد.
*پروژه تجزیه شوروی چطور کلید خورد!
این مستند روایت میکند چگونه گورباچف با اعتماد به رییس جمهور وقت آمریکا طی چند سال کشورش روسیه را به سمت فقر و بیکاری سوق داد. نکته مهم و اساسی در این مستند این است که ناخوداگاه وقتی مخاطب روند تضعیف ملت روسیه را میبیند و شاهد برخوردها و سیاستهای آمریکا است که حتی با تمام شدن دوره هرکدام از رییس جمهورهایش تغییر نکرده به نتیجهای واحد میرسد مبنی بر اینکه اعتماد به آمریکا نوعی سیلی خوردن از آنها خواهد بود. این مستند نشان میدهد زمینه فروپاشی و پروژه تجزیه شوروی چطور کلید خورد.
«پرزیدنت آکتور سینما» نمایانگر این است که تا چه اندازه در مسائل بینالمللی گورباچف سعی در افزایش ارتباطات و تجارت با غرب را داشت. او با بسیاری از رهبران غربی همچون مارگارت تاچر، هلموت کهل صدر اعظم وقت آلمان غربی، و رونالد ریگان (رئیسجمهور وقت آمریکا) روابط حسنهای برقرار کرد، که در زمان خودش کمونیستها را رنجاند و مردم نیز از باز شدن درهای آمریکا به رویشان خوشحال شده بودند تا جایی که به گواه تصاویر آرشیوی که در این مستند میبینیم متوجه میشویم به محض باز شدن اولین شعبه «مک دونالد» در روسیه صفهای طولانی برای خرید تنها یک ساندویج آمریکایی به وجود آمده است صفهای کیلومتری که نشان از یک هیجان دارد.
در ادامه کارگردان روایت خود را بعد از رسیدن گورباچف به ریاست جمهوری به سمت به گفتوگوی او با ریگان میبرد. در مستند می بینیم که ریگان باب گفتوگو را با روسیه باز کرد در حقیقت مذاکرههای مختلفی بین ریگان و گورباچف انجام شد با اینکه حزب کمونیست روسیه با این اقدام مخالف بود، اما وی از این موضوع به عنوان یک موفقیت یاد میکرد. در طول میز مذاکرات خبری از پایبندی آمریکاییها بر قول و قرارشان دیده نمیشود. تحقیر گورباچف در طول مدت ریاست جمهوریاش توسط ریگان کاملا مشهود است. اینها تصاویری است که در تاریخ ثبت شده و به شکل درست این کارگردان جوان از آن برای روایت فیلمش بهره برده است.
*آمریکاییها مخالف خود را پای میز مذاکره میکِشند و میکُشند
آمریکاییها حریف و یا مخالف خود را پای میز مذاکره میکِشند و میکُشند، این یکی از مهمترین حرفهای مستند «پرزیدنت آکتور سینما» است. این اثر با روایت تاریخی خود نشان میدهد سیاست کلی آمریکاییها در قبال سایر کشورها تغییر نخواهد کرد عوض شدن رییس جمهورها تنها تغییری ظاهری است.
گرچه لحن و ریتم مستند کند است اما «پرزیدنت آکتور سینما» مخاطب را نه با تحریف بلکه فقط و فقط با مرور شواهد و مستندات تاریخی به سمت مقایسه مذاکرات هستهای ایران با آمریکا و گروه ۵+۱ میکشاند و نگرانی از اینکه آنها بر قول و قرارهایشان نمیایستند و دلواپس سیلی خوردن از اعتمادی که ما را پای میز مذاکره کشانده میکند.
*صدای تیر خلاصی اوباما در کنفرانس خبری را یک جوان ایرانی شنید
این اثر سینمایی که مخاطب را دائما به یاد قرارداد برجام میاندازد و رفتاری که از آمریکاییها میبینیم تیر خلاصش را زمانی میزند که در تصاویرش یک صحنه خاص را در کنفرانس خبری رییس جمهور ایالات متحده به نمایش میگذارد. باراک اوباما در یکی از کنفرانسهای خبری خود اعلام میکند ما برای به نتیجه رسیدن در مذاکرات با ایران بر سر مسائل هستهای باید از روش گفتوگوی زمان ریاست جمهوری ریگان با گورباچف استفاده کنیم. در واقع تیر خلاص آمریکاییها را اوباما در کنفرانس خبری زد که کسی نشنید اما این جوان مستند ساز به خوبی در مستندش آن را به نمایش گذاشته است.
در نهایت مستند نشان میدهد که نتیجه آن گفتوگو فقر، بیکاری، و بحران سیاسی اجتماعی و حتی فرهنگی برای روسیه بود که با ادامه دار شدن این روند و رفتن گورباچف؛ پوتین بر سر کار آمد و طی ۱۵ سال شرایط کشور را بهبود بخشید آنهم با بستندرهای کشورش به روی آمریکا و متکی شدن به توان داخلی.
*مسئولان صدای زنگ خطر «پرزیدنت آکتور سینما» را بشنوید
مسیری که امروز در مذاکرات هستهای برای ما پیشرو است چیست!؟ آیا آمریکاییها به قول و قرارهای خود پایبند هستند!؟ آیا در این مدت توانستهایم اثر آن مذاکرات و توافقات برجام را در بستر جامعه خود احساس کنیم؟ و آیا حرفی که باراک اوباما زد نمیتواند برای ما زنگ خطری باشد که توسط یک جوان مستند ساز ایرانی به صدا در آمده است!؟ باید رو به مسئولان گفت صدای زنگ خطر «پرزیدنت آکتور سینما» را بشنوید.
*فارس
ارسال نظر